گفتند "مقام أخفیٰ" جایی است که پیدا نیست...

ناامیدی، غرور، زندگی!

اپیزود اول:

فرض کنید که توی یه گلخونه، بیست تا گلدون دارید که روز به روز بهشون سر میزنید. از این بیست تا گلدون یه سری خیلی خوب رشد میکنند، یه سری هم معمولی و یکی دوتا هم اصلا رشدی ندارن. طبعا خودتون (به عنوان مهمترین فرد عالم) وقتی گلخونه تون رو مونیتور میکنید، بابت اون یکی دوتا گلدون، احساس شکست یا ناامیدی نمیکنید. احتمالا اون یکی دوتا رو میتونید اصلاح کنید و حالا اگر به هر دلیلی این کارو نکردید، گلخونه شما شاید بهترین نباشه، اما بد هم نیست.

حکایت زندگی، همین داستان گلدون و گلخونه س. همه ما یکی دوتا از جنبه‌های زندگی‌مون، اون جور که انتظار داریم پیش نمیره، ولی خب به قول خارجیا، هو کرز؟ خودش گفته نکات مثبت زندگی شما، اینقد زیاده که نمیتونین آمار دقیقشو داشته باشین.

اپیزود دوم:

گفتند که مومن، پیش خدا احترام داره و این یعنی من و شما کی باشیم که بخوایم کسی رو محترم ندونیم؟ علاوه بر این، خودتون (به عنوان مهمترین فرد عالم) لایق‌ترین فرد برای برخورداری از این احترام هستید. اما بالاخره ناامیدی گاهی اوقات، این حق رو از شما دریغ میکنه و دست به کاری میزنید که نباید. لاجرم غرور رو واسه همچین روزی گذاشتن. روزی که به سبب ناامیدی، بی خیال بقیه جنبه‌های مثبتتون میشید و به خیلی کمتر از لیاقتتون راضی میشید.

اپیزود سوم:

آدمها برای مشورت، لزوما به عاقل‌ترین فرد رجوع نمیکنن، به کسی رجوع میکنن که بهش اعتماد دارن. حالا گاهی اوقات هم توصیه اشتباه میشنون. یک توصیه نادرست میتونه این باشه، بعد از اینکه یک راهی رو اشتباه اومدی، مغرور باش و این راه رو ادامه بده. احتمالا ۲۰ سال دیگه واسه نوه‌هات تعریف کنی که اون روز، اشتباه کردی ولی با این حال، امروز از زندگیت ناراضی نیستی. در واقع درست هم هست، همون حکایت گلخونه و گلدونهاس. شاید زندگیت بهترین نباشه، اما بد هم نیست. اما نوه‌هات در موردت قضاوت خوبی ندارن و از اونجایی که رسم دنیا همیشه بر این بوده که سرزنش‌کننده رو تنبیه کنه، اونها هم به همین بلا دچار میشن. به قولی"دور چون با عاشقان افتد، تسلسل بایدش"

نتیجه گیری:

٪کسی که بهتون مشورت اشتباه میده، لزوما حسود نیست، ولی با احتمال زیادی، عاقل هم نیست. اما بهرحال، هر کس مسئول سرنوشت خودشه.

٪اگر فردی در زندگی‌تون بوده و الان به هر دلیلی نیست، دو راه بیشتر ندارید. یا نبودش ناشی از اشتباه شماس، پا روی غرورتون بذارید و بهش بگید. یا اینکه نبودش به صلاحتونه، پس کلا بی خیال مونیتور کردن و فکر کردن بهش بشید.

٪افرادِ بدون خودبرتربینی و بدون کینه، احساس شما رو میفهمن، پس در برابرشون، تلاش برای سانسور کردن خودتون بی فایده‌س.

٪من اگه به جدم قسم میخورم، چون احتمالا شبیه خودم یه آدم معمولی بوده. سادات مجلس رعایت کنن.

  • آزاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی