گفتند "مقام أخفیٰ" جایی است که پیدا نیست...

پول، زندگی، آرامش

دیروز شاید وقتی که از خواب پاشدم، هرگز تمام روز رو نمیتونستم تصور کنم. اول که دانشگاه رفتم و بعد از مدتها دوتا از رفقام رو دیدم. این قسمت، خیلی خوب بود. یه جوری که انگار باتری ذهنیم را شارژ کرده باشم. اما طرف عصر که رفتم سر کار، به مرور انرژی م تخلیه شد. البته با کسی آشنا شدم که طراحی داخلی میکرد و خونه همایون شجریان رو طراحی کرده بود و عکسهاش رو نشون میداد. فوق العاده بود. چه طراحی اون و چه خاطراتی که از این کار تعریف میکرد... اما این قسمت خوبش بود.

قسمت دائمی کار، همکلام شدن و هم نشینی با افرادیه که غالبا هیچ مشی اخلاقی رو پیروی نمیکنند. و بودن با اونها و یا بهتر، تحمل اونها کار سخت و مشکلیه. خیلی باید شانس داشته باشید که شغلتون، هم درآمد بالایی داشته باشه و هم از انجامش و بودن در کنار بقیه افراد اون شغل لذت ببرید. اگر قبلا باید با نفس مبارزه میکردید، الان باید با نفسها مقابله کنید که شما را از خودتان و بودن با بهترینهایتان جدا نکنند. زندگی است دیگر. به قول بزرگ آقا، اصل بر نرسیدن هاس. اگر برسی، خوش شانس بودی. ولی رسیدن به پول قطعا نیاز به خوش شانسی خاصی نداره. اما رسیدن به آرامش و زندگی کردن، واقعا کار هر کسی نیست. به قول ابوسعید ابوالخیر بودن با مردم و جدا نشدن از اصل، قسمت سختشه! وگرنه داشتن یه مرسدس و بیزینس کردن که آسونه.

  • آزاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی