گفتند "مقام أخفیٰ" جایی است که پیدا نیست...

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

ناامیدی، غرور، زندگی!

اپیزود اول:

فرض کنید که توی یه گلخونه، بیست تا گلدون دارید که روز به روز بهشون سر میزنید. از این بیست تا گلدون یه سری خیلی خوب رشد میکنند، یه سری هم معمولی و یکی دوتا هم اصلا رشدی ندارن. طبعا خودتون (به عنوان مهمترین فرد عالم) وقتی گلخونه تون رو مونیتور میکنید، بابت اون یکی دوتا گلدون، احساس شکست یا ناامیدی نمیکنید. احتمالا اون یکی دوتا رو میتونید اصلاح کنید و حالا اگر به هر دلیلی این کارو نکردید، گلخونه شما شاید بهترین نباشه، اما بد هم نیست.

حکایت زندگی، همین داستان گلدون و گلخونه س. همه ما یکی دوتا از جنبه‌های زندگی‌مون، اون جور که انتظار داریم پیش نمیره، ولی خب به قول خارجیا، هو کرز؟ خودش گفته نکات مثبت زندگی شما، اینقد زیاده که نمیتونین آمار دقیقشو داشته باشین.

اپیزود دوم:

گفتند که مومن، پیش خدا احترام داره و این یعنی من و شما کی باشیم که بخوایم کسی رو محترم ندونیم؟ علاوه بر این، خودتون (به عنوان مهمترین فرد عالم) لایق‌ترین فرد برای برخورداری از این احترام هستید. اما بالاخره ناامیدی گاهی اوقات، این حق رو از شما دریغ میکنه و دست به کاری میزنید که نباید. لاجرم غرور رو واسه همچین روزی گذاشتن. روزی که به سبب ناامیدی، بی خیال بقیه جنبه‌های مثبتتون میشید و به خیلی کمتر از لیاقتتون راضی میشید.

اپیزود سوم:

آدمها برای مشورت، لزوما به عاقل‌ترین فرد رجوع نمیکنن، به کسی رجوع میکنن که بهش اعتماد دارن. حالا گاهی اوقات هم توصیه اشتباه میشنون. یک توصیه نادرست میتونه این باشه، بعد از اینکه یک راهی رو اشتباه اومدی، مغرور باش و این راه رو ادامه بده. احتمالا ۲۰ سال دیگه واسه نوه‌هات تعریف کنی که اون روز، اشتباه کردی ولی با این حال، امروز از زندگیت ناراضی نیستی. در واقع درست هم هست، همون حکایت گلخونه و گلدونهاس. شاید زندگیت بهترین نباشه، اما بد هم نیست. اما نوه‌هات در موردت قضاوت خوبی ندارن و از اونجایی که رسم دنیا همیشه بر این بوده که سرزنش‌کننده رو تنبیه کنه، اونها هم به همین بلا دچار میشن. به قولی"دور چون با عاشقان افتد، تسلسل بایدش"

نتیجه گیری:

٪کسی که بهتون مشورت اشتباه میده، لزوما حسود نیست، ولی با احتمال زیادی، عاقل هم نیست. اما بهرحال، هر کس مسئول سرنوشت خودشه.

٪اگر فردی در زندگی‌تون بوده و الان به هر دلیلی نیست، دو راه بیشتر ندارید. یا نبودش ناشی از اشتباه شماس، پا روی غرورتون بذارید و بهش بگید. یا اینکه نبودش به صلاحتونه، پس کلا بی خیال مونیتور کردن و فکر کردن بهش بشید.

٪افرادِ بدون خودبرتربینی و بدون کینه، احساس شما رو میفهمن، پس در برابرشون، تلاش برای سانسور کردن خودتون بی فایده‌س.

٪من اگه به جدم قسم میخورم، چون احتمالا شبیه خودم یه آدم معمولی بوده. سادات مجلس رعایت کنن.

پول، زندگی، آرامش

دیروز شاید وقتی که از خواب پاشدم، هرگز تمام روز رو نمیتونستم تصور کنم. اول که دانشگاه رفتم و بعد از مدتها دوتا از رفقام رو دیدم. این قسمت، خیلی خوب بود. یه جوری که انگار باتری ذهنیم را شارژ کرده باشم. اما طرف عصر که رفتم سر کار، به مرور انرژی م تخلیه شد. البته با کسی آشنا شدم که طراحی داخلی میکرد و خونه همایون شجریان رو طراحی کرده بود و عکسهاش رو نشون میداد. فوق العاده بود. چه طراحی اون و چه خاطراتی که از این کار تعریف میکرد... اما این قسمت خوبش بود.

قسمت دائمی کار، همکلام شدن و هم نشینی با افرادیه که غالبا هیچ مشی اخلاقی رو پیروی نمیکنند. و بودن با اونها و یا بهتر، تحمل اونها کار سخت و مشکلیه. خیلی باید شانس داشته باشید که شغلتون، هم درآمد بالایی داشته باشه و هم از انجامش و بودن در کنار بقیه افراد اون شغل لذت ببرید. اگر قبلا باید با نفس مبارزه میکردید، الان باید با نفسها مقابله کنید که شما را از خودتان و بودن با بهترینهایتان جدا نکنند. زندگی است دیگر. به قول بزرگ آقا، اصل بر نرسیدن هاس. اگر برسی، خوش شانس بودی. ولی رسیدن به پول قطعا نیاز به خوش شانسی خاصی نداره. اما رسیدن به آرامش و زندگی کردن، واقعا کار هر کسی نیست. به قول ابوسعید ابوالخیر بودن با مردم و جدا نشدن از اصل، قسمت سختشه! وگرنه داشتن یه مرسدس و بیزینس کردن که آسونه.

خواستنِ تو

تمام آنچه در جهان هست، درون توست. همه چیز را از خود بخواه.

مولوی



پ.ن. تو در منی و من در تو. همه چیزهایی که میخواهم "منم"

پ.ن.2 آرامش ودیعه خداست در وجود هر کداممان. 

Einmal ist Keinmal

/آغاز. رفیقم شکست عشقی خورده. چیز جدیدی نیست. انگار که جزئی از یارانه ملت باشه. راستش برام اهمیتی نداره. یعنی نداشت. اما حالا دلم به حالش میسوزه. یه حس دلسوزی همراه با ترحم در کنار پتانسیل بالا برای زدن توی دهنش. که مرد حسابی، دنیا که به آخر نرسیده. اصن تو این عمرای 40 50 ساله ما، بیشتر از 3 ماه وقت گذاشتن برای یه نفر، اسرافه. ولی خب بدبخت عاشقه، نمیفهمه.

بهش گفتم: Einmal ist Keinmal. یه ضرب المثل آلمانیه که میگه چیزی که یه بار اتفاق افتاده، احتمالا اصلا رخ نداده.... با یه خورده مکث، بهش گفتم میدونی کسی که یه بار رفته، اگر هم برگرده، بازم میره. مگر اینکه از همون اول نرفته بوده... حالا برو بشین حساب کن توی این سه چهار ماه، نشونه های رفتنش بیشتره یا موندنش.

....

پ.ن.: اینکه حرفها و نوشته‌هاتونو بدون مخاطب مینویسید، یعنی غرور دارید. جالبه 😉