گفتند "مقام أخفیٰ" جایی است که پیدا نیست...

انقلاب، رانت را برنمیدارد، رانت‌خوار را عوض میکند

این روزها، همان روزهای انقلاب است. روزهای پر التهابی که انگار هرگز تمام نمیشوند. نمیخواهم به اطناب کشیده شود. همان بهتر یک راست برویم سر اصل مطلب. به ما گفته اند: شاه آدم بدی بود. عرق میخورد، عیاش بود، هیچ اجازه ای از خودش نداشت. بیا فرض کنیم همه اینها درست. اصلا که اهمیت میدهد؟ میدانی برای من چه اهمیت دارد؟ اینکه هنوز که هنوز است دانشگاه شریف از تجهیزات زمان شاه ملعون بهره میبرد. میدانی برای من چه اهمیت دارد؟ اینکه دانشجوی شریف خودکشی میکند. سر از اعتیاد و کارتن خوابی درمی آورد. در نهایت به حکم عقل، بهترین راه برایش فرار از مملکت است. تا کمی زندگی کند. کمی روی آرامش ببیند. تا در نظم مملکت شیطان، خودش را پیدا کند. ولی خب در عین حال، محرم که میشود، دانشگاه سیاه پوش میشود. صدای اذان هر روز بلند است. بساط اعتکاف و مناجات نیمه شب برپاست. لطفا بنده را قضاوت نکنید. بنده هم مثل خیلی های دیگر، سر همین سفره های محرم و اعتکاف و مناجات، قد کشیده ایم و اساسا با این مقولات نه تنها منافاتی نداریم، بل که موافق سرسختش هم هستیم. مساله این است، بعید میدانم زمان شاه ملعون هم چنین مقولاتی به کل قدغن بوده باشند. هرچند شیخ مسجد میفرمود، قدیم آخوند به این دانشگاه راه نداشت. خب نداشته باشد، مثلا الان چه گلی به سر دانشگاه و دانشجو میزند؟ نهایتش میخواهد چند سوال از غسل جنابت و امثالهم را جواب دهد. که این هم خرجش یک کانال تلگرامی است. بحمدالله آخوندها که این روزها از هر کدام از مشربه های تلگرام و توییتر و غیره، لبی تر کرده اند. به برکت انقلاب اسلامی هم 20 واحد عمومی در حلقمان فرو کرده اند و بعدش هم میشوند مدرس حوزه و دانشگاه. حالا اگر سر این کلاسها، حرف حساب میزدند، "باز راه به جایی داشت." اما بعید میدانم بگویند که تمام دعوای شاه و انقلاب و خمینی و غیره، سر منابع مالی است. بعد از گذشت 38 سال، رییس بانک مرکزی به طور مداوم راهی قم میشود و با علما بیعت میکند. خب همه هم میدانیم که علما اساسا بانکداری بلد نیستند، ته تهش هم از صدقه سر همان 20 واحد عمومی فهمیده ایم که بانکداری در مملکت امام زمانی ما، بسیار پلیدتر و ربوی تر است از بانکداری مملکت شیطان. ولی خب، میبینیم علما و رییس بانک نشسته اند، نقل گل و بلبل تعریف میکنند. آخر سر هم "اقتصاد مفاومتی" درست میکنند که انگاری جادوی انقلاب باشد. "اقتصاد مقاومتی" ایده قشنگی است، اما این هم همان حکایت انقلاب است. هر دوشان نیت های پاکی دارند. اما به قول رایج در مملکت ژوزه ساراماگو، راه جهنم با نیت های پاک هموار میشود. هم انقلاب و هم اقتصاد مقاومتی، رانندگان ناشی دارند.حرکت میکنند، اما نه آن حرکتی که انتظارش را داشتیم و داریم. حتما شنیده اید که میگویند انقلاب نباید دست نااهلان بیفتد. باید پرسید این نااهلان همانهایی نیستند که یقه دیپلمات میبندند و در عین حال کار خودشان را بلد نیستند؟ آقاجان به والله نمیخواهیم سیاه نمایی کنیم و امیدتان را کور، اما همه آن ممالک شیطانی هم به این عمل میکنند که قانون و شفافیت لازمه حیات اجتماعی است. این دو مقوله در انقلاب ما نیست. در شیوه حکومتداری ما هم نیست. مثلا آقایان قم اگر وجوهات جمع میکنند و اسمش را هم پول امام زمان میگذارند، چرا به ملت این مملکت امام زمان، در مورد دخل و خرجشان گزارش نمیدهند. یا آن شیخی که بساط مذاکرات و برجام را علم کرده، چرا شفاف سازی نمیکند؟ چرا هر روز یک سند جدید رو میشود و با تاسف تمام گاها ناقض قبلی هاست؟ حرف من از اساس سیاسی نیست، حرف از حاکمیت علم است. بعد از انقلاب، بنا به فتوای علم، ذات "رانت" عوض نشده، بلکه رانت خوار تغییر کرده. کاری هم به انقلاب و حرفهای سیاسی این روزها ندارم. اصلا باشد برای خودم. راستش نه دیگر آنقدر جوانم که حوصله داشته باشم با کسی بحث کنم و نه آنقدر پیر که توقع داشته باشم همه مثل من فکر کنند.

  • آزاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی